میگن مــــیــــــــاد
میگن مــــیــــــــاد اونی که رفت از پس روزای سیاه ساعت بیست و پنج شب !! روز سی و دوم ماه ..!
نگاهت که نگاهم را بوسید ... (تقدیم به ...)
نگاهت که نگاهم را بوسید
چشمهایم سرخ شدند از شرم
لحظه های ما به تپش افتاد
و شروعی زیبا
نگاهت تاریخ شناسنامه ام را عوض کرد
اکنون من دختری 1 روزه ام
گفتم من کوچکتر از آنم که بانویت شوم
گفتی تو خانومی کن
و
بانوی مهربانم باش
اکنون چیزی درون من خدایی می کند
چیزی شبیه تو...